نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)

 
ثروتمندي از اهالي آتن با گروهي از مسافران به سفري دريايي مي‌رفت که ناگهان توفاني درگرفت و کشتي غرق شد. تمام مسافران کشتي سعي مي‌کردند با شنا خود را به ساحل برسانند امّا ثروتمند آتني مدام آتنا را صدا مي‌زد و عهد مي‌کرد اگر به فرياد او برسد تا از مهلکه جان سالم به در ببرد، هداياي بسياري به معبد او بفرستد.
يکي از کشتي‌شکستگان،‌ هم‌چنان‌که شناکنان از کنار او مي‌گذشت، به او گفت: «همه‌چيز را به‌عهده‌ي آتنا نگذار، خودت هم دست و پايت را به کار بينداز.»
همه‌ي ما بايد همين‌‌گونه باشيم. همه‌ي ما بايد علاوه بر کمک خواستن از خداوند، خودمان هم فکر کنيم و دست به کار شويم.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.